مهرنگار

گاهی هجوم کلمات به گستره ی ذهنت،چاره ای جزنوشتن باقی نمیگذارند.

مهرنگار

گاهی هجوم کلمات به گستره ی ذهنت،چاره ای جزنوشتن باقی نمیگذارند.

داستان من وشماهمانندمردی است که آتشی افروخته،پروانه ها درآن می افتند و او سعی می کند آن ها رانجات بخشد.
من کمربندتان را می گیرم تادرآتش نیفتید وشما از دستم می گریزید.

« پیامبراکرم حضرت محمد(ص) »

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

مرگ چیست؟؟

شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۸ ق.ظ

زندگی زیباست.

دیروز  عده ی زیادی از هموطنانم ،پیمانه ی عمرشان پرشد.فرصتشان تمام شد.

برای اشک ها،لبخندها،گفتن دوستت دارم ها،دعاکردن ها،زمزمه ها،نجواها،فریادها...

تمام شد.

تمام که نه.

ابتدای یک زندگی جدید!

تولدی تازه،شروعی دوباره،شروعی که تمام خوب وبدش به پایان همین دنیا ربط داشت.

شایدهیچکدام ازمسافران اربعین ومسافران امام مهربانی ها،نمی دانستند این آخرین سفردنیایشان متصل می شود به سفرابدی شان.

که اگر می دانستند،شاید...

وچقدرکوتاه است این فرصت!

وچقدرمن وتو هنوز دلبسته ی دنیاییم باتمام زیباییهایش.

فرصت کوتاه است!

بیا بیشتر به خدا وصل شویم.

روح تمام رفتگان شاد.

مهربانو

نظرات  (۱)

۰۸ آذر ۹۵ ، ۱۹:۲۱ راحیل مصفر
خیلی ناراحت کننده بود 😔😔😔